چقدر جاهلی؟؟
منوی کاربری


عضو شوید


نام کاربری
رمز عبور

:: فراموشی رمز عبور؟

عضویت سریع

نام کاربری
رمز عبور
تکرار رمز
ایمیل
کد تصویری
خبرنامه
براي اطلاع از آپيدت شدن وبلاگ در خبرنامه وبلاگ عضو شويد تا جديدترين مطالب به ايميل شما ارسال شود



لینک دوستان
آخرین مطالب
دیگر موارد
دعای فرج

آخرین مطالب مسجدنما

↑ شما هم کدش را داشته باشید

آمار وب سایت

آمار مطالب

:: کل مطالب : 53
:: کل نظرات : 27

آمار کاربران

:: افراد آنلاین : 1
:: تعداد اعضا : 0

کاربران آنلاین


آمار بازدید

:: بازدید امروز : 8
:: باردید دیروز : 0
:: بازدید هفته : 8
:: بازدید ماه : 11
:: بازدید سال : 222
:: بازدید کلی : 10498
نویسنده : افسر جنگ نرم
چهار شنبه 3 دی 1393

 

بلای جانسوز عصر ما غیبت نیست، غفلت است حال و روز شیعه در این عصر، از دو وجه بیرون نیست. یا معصوم خاتم را، امام را و ولی الله اعظم را محبوب و مقصود و مقتدای خویش می داند یا سر بر آستان محبوب و مقتدایی دیگر می ساید.

 

شیعه اگر گمان کند که حبیب و طبیب و نجات بخشی جز او در عالم هست، راه به خطا برده است و پا از صراط مستقیم تشیع بیرون نهاده است.

 

شیعه اگر در حضور آب، دل به سراب می سپارد، چگونه نام خود را شیعه می گذارد؟ شیعه بهتر از هر کس می فهمد که من مات و لم یعرف امام زمانه مات میتة الجاهلیه. «هرکه بمیرد و امام زمان خود را نشناسد، به مرگ جاهلیت مرده است. »

 

شیعه بهتر از هر کس می فهمد که میزان و معیار محبت، امام است و هر محبتی در راستای محبت امام، معنا می شود.

 

و اگر مدعی است که مرید آن قطب عالم است، محب آن ولی الله الاعظم است، عاشق آن حجت خاتم است، این حال و روز با عشق، سر سازگاری ندارد.

 

کدام عاشقی بی یاد معشوق، زیستن می تواند؟

 

کدام عاشقی، یک لحظه بی خاطره معشوق سر می کند؟

 

کدام عاشقی هر ازگاه به یاد معشوق می افتد و محبوب را در ردیف دیگر امور روزمره خویش می بیند؟

 

کدام عاشق هجران کشیده ای خورد و خوراک و خواب و لذت می فهمد؟

 

این ننگ و عار برای عاشق نیست که از معشوق بشنود که ما تو را از یاد نمی بریم و مراعات تو را فرو نمی گذاریم و او... و او بی اشتیاق زیارت معشوق سر کند و یاد او را فروبگذارد؟

 

این اوج بی معرفتی محب نیست که بداند و بشنود که محبوب به شادمانی او شاد می شود، با اندوه او غمگین می گردد، مریضی اش محبوب را بیمار می کند، هرگاه دست به دعا بردارد، محبوب آمین می گوید و آن زمان که سکوت کند، محبوب، برایش و به جایش دعا می کند و او سر از پای نشناسد و قالب تهی نکند؟

 

آری بلای جانسوز عصر ما غفلت است، غیبت نیست.

 

و غیبته منا.

 

او غایب نیست، پرده بر چشمهای ماست.

 

چه کس صادقانه دست به دعا برآورده است، مخلصانه امام خویش را طلب کرده است، و پاسخ نگرفته است؟

 

برخی امام را طلب می کنند و دیگران را هم. اینان تا آن زمان که چشم به ابواب چند گانه دارند، دستشان به دامان امام نمی رسد.

 

بعضی امام را طلب می کنند اما نه به خاطر امام که برای وصول به حاجات خویش.

 

می بینی که امام را صدا می کند - با تضرعی جانسوز و جگرخراش - اما آنچه می طلبد، دیدار حیات بخش امام نیست، حل مشکلات و وصول به حاجات خویش است. این سخن نه بدان معناست که در تلاطم مشکلات، به سراغ امام نباید رفت و قضاء حوائح و استجابت دعا و رفع موانع را از او نباید خواست. بلکه به عکس، همه چیز از نزول باران، تا شفای بیماران را از امام باید طلب کرد که تقدیر و مشیت همه چیز در عالم به دست اوست و هیچ کار، بی اشارت مژگان او به سرانجام نمی رسد.

 

سخن این است که شوق دیدار امام چیزی است و عریضه و عرضه حاجات دنیوی، چیز دیگر.

 

سخن این است که ساقی این بارگاه، به ظرفیت و جام همت مهمان می نگرد، محبوب، به ظرفیت دل محب نگاه می کند. ان القلوب ادعیه و خیرها ادعاها.

 

یکی به هوای بهشت در مصیبت حسین (ع) اشک می ریزد.

 

یکی در مجلس حسین (ع)، بر مصیبت خویش می گرید.

 

و یکی را معرفت حسین و معرفت به مصیبت حسین (ع) می گریاند.

 

هرکس به قدر جام معرفت خویش، از دستهای امام نوش می کند.

 

امام دست نیافتنی نیست، دستهای ما بسته است.

 

امام در پرده غیبت نیست، پرده بر چشمهای ماست.

 

و آنچه ما را از زیارت امام محروم می کند، غیبت امام نیست، غفلت ماست.

نویسنده: سید مهدی شجاعی

 

گفتم که روی خوبت، از من چرا نهان است؟ گفتا تو خود حجابی، ورنه رخم عیان است گفتم که از تو پرسم، جانا نشان کویت گفتا نشان چه پرسی؟ آن کوی بی نشان است! گفتم مرا غم تو، خوشتر ز شادمانی گفتا که در ره ما غم نیز شادمان است گفتم که سوخت جانم، از آتش نهانم گفت آنکه سوخت او را، کی ناله و فغان است گفتم فراق تا کی؟ گفتا که تا تو هستی گفتم نفس همین است؟ گفتاسخن همان است گفتم که حاجتی هست، گفتا بخواه از ما گفتم غمم بیفزا گفتا که رایگان است گفتم ز (فیض) بپذیر این نیم جان که دارد گفتا: نگاه دارش، غمخانه تو جان است

 

فیض کاشانی

 

بیایید همه با هم برای کنار رفتن پرده غفلتمان, گریه کنیم و نوای

اللهم عجل لولیک فرج, سر دهیم.

 



:: برچسب‌ها: والعصر , چقدر جاهلی , امام زمان ,
:: بازدید از این مطلب : 177
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
مطالب مرتبط با این پست
می توانید دیدگاه خود را بنویسید


نام
آدرس ایمیل
وب سایت/بلاگ
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

آپلود عکس دلخواه:








.:: This Template By : Theme-Designer.Com ::.
درباره ما
سم رب الشهدا والصدیقین "به وبلاگ بسیج دانشکده توانبخشی خوش امدید" بسیج میقات پا برهنگان و معراج پاک اندیشه ی اسلامی است که تربیت یافتگان ان نام و نشان در گمنامی و بی نشانی گرفته اند. امام خمینی (ره) هستیم تا در جان دشمنان انقلاب ، بیم افرین باشیم و برای دوستان ان امیدافرین. تمام تلاشمان این است که در هر عرصه ای، انقلاب به حضورمان نیاز دارد، فعالیت کنیم. و دشمنانمان بدانند تا قطره خونی در رگ هایمان وجود دارد، پاسدار ارزش های انقلاب هستیم و مقابل کسانی که وقیحانه از خط قرمز ها عبور میکنند می ایستیم ، که بر مبنای وعده ی الهی پیروزی با ماست.
منو اصلی
نویسندگان
آرشیو مطالب
مطالب تصادفی
مطالب پربازدید
پیوندهای روزانه
چت باکس

نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)